اُکالیپتوس

نردبان جیکوب

دوشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۴:۲۶ ب.ظ
برای اولین بار در زندگی ام ارزو می کنم کارهای خانه تمام نشوند. ارام ارام انجامشان می دهم هر چند که فکر و دل راه خودشان را میروند. خواهرم ارامم نمی گذارد.
 اکثر افراد این روزها صبح خیلی دید از خواب بیدار میشوند و شب ها هم خیلی دیر می خوابند اما من نه. فوقش صبح ها یک ساعت دیر تر بیدار می شوم. فیلم دیدن را شروع کردم.
 نردبان جیکوب را گذاشتم برای تماشا. نمی دانستم که چه هست و چه نیست. هیچ اگاهی قبلی در موردش نداشتم. اولش ادم را گیج میکند. وسطش هم همینطور. اما خب جلوتر که می رروی رمز و رازش گشوده میشود.
 این که زمانی در جنگ ویتنام، ازمایشگاه جنگی امریکا دارو هایی تولید می کند که خشم و پرخاشگری را افزایش دهد. انها ان را بر روی یک جوخه از سربازان خودشان امنحان می کنندو نتیجه میشود انچه که می بینیم. شیوه روایت ماجرا جالب است. و این که ارتش امریکا هیچ وقت این داستان را تایید نمی کند.

۹۹/۰۲/۰۱
آفاق آبیان

فیلم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی