سگ سیاه- 2024
اگر از فیلم "سگ سیاه" هیچگونه اطلاعاتی نداشته باشیم، اولش فکر میکنیم اینجایی که نشانمان میدهد باید کره شمالی باشد. چون این حد از فلاکت را فقط در مورد چشم بادامی های این کشور شنیدهایم. اما بعد که جلو میرویم سر در میاوریم اینجا شهری نه چندان بزرگ در چین است. و برایمان سوال میشود چینی که قدرت عظیم اقتصادی جهان به حساب میاید چه نسبتی میتواند داشته باشد با این وضعیت عجیب آخرالزمانی؟ ظاهرا همه جا در همه کشورها اقتصاد و پیشرفت آن، در مشت عدهای به خصوص جا داده میشود.
شهر به نظر نمیرسد خیلی هم قدیمی باشد. از باغ وحش داغانی که دارد یا آن سالن مخروبه کنسرت که بر صحنهاش پیانویی خاک گرفته قرار دارد معلوم است زمانی شوق زندگی در این شهر موج میزده . فیلم ابدا پاسخ نمیدهد که این همه فلاکت از کجا آمده. عجیبترین وضعیت شهر. فراوانی سگهای ولگرد است که اوضاع وحشتناکی را رقم زده.
پسر جوانی از زندان آزاد شده و پس از ده سال به اینجا که زادگاهش است باز میگردد. پسری ساکت و کم حرف که ما ذره ذره با زندگی و گذشته او آشنا خواهیم شد. وی را در گروه جمع آوری سگهای ولگرد استخدام میکنند اما با دیگران تفاوت دارد. سگ سیاه عجیبی هم این وسط هست که همه به دنبالش هستند.
برگزاری المپیک 2008 چین شانس بزگی برای این شهر بوجود میآورد. زیرا دستاندرکاران را وامیدارد تا جهت حفظ آبرو به بازسازی اساسی آن اقدام کنند. یک کسوف نادر هم در این میانه بوقوع میپیوندد که خودش مایه سرگرمی اهالی است و لازم میشود همه از پشت فیلترهایی تیره به آسمان نگاه کنند مثل پسر که در تصمیم نهایی اش پشت موتورش مینشیند و از پشت عینک سیاه به دوربین زل میزند و لبخند میزند.