زیر آسمان باز - 2020
ظاهرادر زندگی، زیر آسمان باز قرار است آزادی باشد و آزادی قرار است راحتی همراه بیاورد. این فکر یاکوزای پا به سن گذاشته ایاست که در ابتدای فیلم پس از سیزده سال از زندان مرخص میشود. با این تصمیم که تا حد تواناییاش خوب زندگی کند. هر چند همان اول ماجرا متوجه میشویم که سخت میتواند دست و زبانش را کنترل کند. او پرخاشگر است و عصبی و البته از آنچه از زندگیش خواهیم دانست آن را چیز غریبی نمیبینیم. اما او سعیش را میکند. سعی میکند آرام باشد و از حد و حدود قوانین و اصول عرف و قانون تجاوز نکند. او که پسری پرورشگاهیست و همین بدون خانواده بودن او را به راه نادرست کشانده تنها خاطراتی گنگ و مبهم از مادرش دارد و کاملا معلوم است که همان اندک خاطرات را دوست میدارد. مددکار اجتماعی به کمکش میاید تا زندگی او سرو سامان یابد و شاید مادرش پیدا شود و البته یادآوری کند که باید حواسش به قلبش باشد تا به بیماری پیشرفته تبدیل نگردد.کنترل قلب ضعیف آنچنان هم آسان نیست و به کنترل مغز و اعصاب وابسته است. برای همین این یاکوزای عصبی که به خاطر عدم کنترل رفتارش مرتکب قتل شده، تمام حواسش را جمع میکند تا دست از پا خطا نکند. اعصاب هیچ وقت الکی به هم نمیریزد. همیشه چیزهایی هستند که آرامش آدم را بر هم میزنند و خیلی وقتها آن چیزها آنچنان آشکار و بدیهی نیستند. در سکوت و خفا به وقوع میپیوندند. اما هر عملی هر کنشی اصلا هر انرژی که از طرف آدمها به جریان میافتد نتیجه و واکنشی درپی دارد و گاهی این واکنشها شدیدند و غیر قابل کنترل. که اگر کنترل شوند به جریان آبی شبیه میشوند که جلوی راهش را بسته باشند. آب بالاخره مسیری برای بیرون زدن و سرریز شدن پیدا میکند و چه کسیست که نداند میتواند خرابی به بار بیاورد. زندگی زیر آسمان باز برای یاکوزای عصبی مزاج اصلا راحت نیست.