یک نکته
سه شنبه, ۷ آبان ۱۴۰۴، ۰۴:۰۲ ب.ظ
در دو پست قبلیام درباب مرگ صحبت شده. این دو تا مرگ با هم فرق دارند.
مرگی که مسیر بوی آن را گرفته به مرگ عزیزان اشاره میکند که سخت است و خدا به کسی نشان ندهد . و آن یکی پست قبلتر که به مرگ خود اشاره دارد.
دیروز به ماجرایی واقعی برخورد کردم که میتوان به داستان تبدیلش کرد. ماجرایی حکمت دار که تامل برانگیز است. آدم نمیداند اجازه دارد این چیزها را تبدیل به داستان کند. وقتی دسترسی به صاحب ماجرا نیست تا اجازه گرفته شود؟ هرچند بعضی چیزها را فقط باید شنید و دریافت و بعد رها کرد.
۰۴/۰۸/۰۷