فیلم جدید مایک لی دیدنیست. مگر میشود فیلمی این چنین ساده باشد و این چنین هولناک. ماجرای پنزی و شخصیت عجیبش. پسر و همسرش که دست کمی از خودش ندارند . البتة موسی، آن پسر بینوا آنقدرها هم عجیب نیست اما دستپرورده آن زن و مرد است. بیگناه گیر افتاده و کاری هم از پیش نمیبرد.
حرف حرف خانواده است. چه خانواده خود پنزی و چه خانواده مادریاش. حرف خانواده ها انگار تمامی ندارد. تا دنیا دنیاست خانوادهها حرف دارند و قصه دارند و تازه اینها چقدر ساده و بی حاشیهاند. وای ّّبه حال آن شلوغپلوغهایش. به آنها که مثل گله در هم زندگی میکنند. در هم میلولند. مثل سریالهای آبکی ترکیهای که آنقدر میسازند و میفروشند گند و کثافتشان عادی شده و به چشم نمیآید. گند و کثافت هم میشود که عادی شود. همه آنها، آن ماجرا ها، ماجراهای سریالهای آبکی ترکیه همه شان از زندگی های واقعی بیرون آمده. همه شان پای در زندگی های واقعی دارد. مثل پنزی و کرتلی و موسی در فیلم حقایق تلخ مایکلی . حتما میشود این مدل آدم هم پیدا کرد. مایک لی کسی نیست که مزخرف بسازد.
یکبار خیلی وقت پیش یکی از خبرنگارهای اخبار به روستایی در ارومیه رفته بود و در یک خانه روستایی از سفره شام پنج شش متری شان فیلم پخش میکرد. کلی عروس و داماد و دختر و پسر و نوه و نتیجه دور سفره و مثلا چه همه خوشی و خوش خوشانی.
ما در مجلسی بودیم که همه از دیدن آن دورهمی بهبه و چهچه کردند. فقط من بودم که پشت آن دورهمی، چیزهای عجیبی میدیدم. خیلی از آن آدمها با نقاب دور هم نشسته بودند و برخی شان شاید از یکدیگر تا حد مرگ متنفر بودند و میترسیدند. آدمها حسودند و حسادت میتواند کارهای عجیبی بکند. من چیزهایی دیدهام که گاهی از بیانشان هم میترسم و وحشت دارم. خیلی از آدمها تحمل ذرهای خوشی و خندیدن دیگران را ندارند چه برسد به پیشرفت به موفقیت و به خیلی چیزهای دیگر. آدم بودن سخت است خیلی سخت اما اقلا آدمهای دنیای مایک لی به کسی کاری ندارند. مشکل خودشانند. هولناکند اما برای خودشان.
حقایق تلخ -2024