یزدانها و دونالدسونها
پنجشنبه, ۲۰ تیر ۱۴۰۴، ۰۸:۱۶ ق.ظ
خواننده اولش فکر نمیکند که ماجرای کتاب اینقدر بامزه باشد. ماجرای کتاب نقب زدن به آمریکا نوشته خانم آن تایلر. هرچند شاید بامزگی آن فقط از دید زنها باشد. چون ماجرا، ماجرای مهمانی و مهمان بازی است.مهمان بازی و حواشی آن میان دو تا خانواده. خانواده یزدان و خانواده دونالدسون.
داستان از آنجا شروع میشود که این دو خانواده ساکن بالتیمور، به علت بچهدار نشدن یکی یک نوزاد از کشور کره به فرزندخواندگی میپذیرند. لحظه آشنایی این دو خانواده در فرودگاه است وقتی نوزادها را از کشور دیگر میآورند و همین اتفاق باعث آشنایی و دوستی آنها میشود. جین هو فرزند خانواده آمریکایی دونالدسون و سوزی فرزند خانواده ایرانیالاصل یزدان.
ارتباط و مراودات این دو خانواده در طول داستان یک جورهایی تفاوت دو تا فرهنگ و نحوه کنار آمدن و همزیستی شان را نشان میدهد. واکاوی دنیای مهاجرت. مهمان بازی های این دو خانواده شیرین و بامزه است البته در کنار مشکلات اجتنابناپذیر. آمریکاییها عاشق برگزاری مهمانیهای مضمون دار هستند. آنها مهمانی استقبال که روز ورود دخترها به کشور جدیدشان است را پایهگذاری میکنند که یک سال توسط یزدانها و یک سال توسط دونالدسونها برگزار میشود و ما با آب و تاب فراوان درباره این دورهمیها میخوانیم. موضوع غذا در این ماجراها پر رنگ است. هر چقدر که ایرانیها به میز غذا و تنوع و رنگارنگی آن ارزش میگذارند آن دیگریها ساده میگیرند. ّبرای آنها برگزاری مهمانی مهمتر است. از دید آنهاحتی جمع کردن برگهای درختان بلوط حیاط در پاییز میتواند دلیل برگزاری یک جشن باشد.
مریم که مادربزرگ در خانواده یزدان است نقش مهم و اساسی تری در پیشبرد رمان دارد و تا حدودی هم دِیو که در خانواده دونالدسون پدربزرگ است. این دو ماجراهای رمانتیکی را از سر میگذرانند. هرچند مریم که تقریبا از نسل اول مهاجران است به شدت به حال و احوال زن ایرانی بودنش پایبند مانده .
اگر همسر خانم آنتایلر که پزشک و نویسندهی سرشناس ایرانی - تقی مدرسی - بودهاند، وجود نداشت مسلما ایشان از پس نوشتن چنین رمانی برنمیامدند. در پایان کتاب مصاحبهای از ایشان ضمیمه شده که در آن به مهمانی های خوب خانواده همسر در تهران اشاره کردهاند. و البته به باطن پیچیده ایرانی ها که در رمان به آن اشاره میشود.
دِیو گفت: باید مثل ماها رُک و راست باشید.