آقای تقی مدرسی از نویسندگان ایرانیاند . ایشان پیش از نویسنده بودن، پزشک متخصص روانشناس کودکان در آمریکا بودهاند. متولد 1311 با زندگی پر از اتفاق و ماجرا. نویسنده و منتقد معروف آمریکایی خانم آن تایلر، همسر ایشان هستند. از طریق داستانها و بیوگرافی این خانم بود که تقی مدرسی را شناختم.
کتابی از این آقای نویسنده به تازگی خواندم و تمام کردم به نام "آدمهای غایب". رمانی با نثری به شدت روان و آسان و زبانی طهرانی .از خواندنش میشود بسیارلذت برد.
زندگی دو نسل از دو خانواده قدیمی با نامهای حشمت نظامی و سردار اژدری در این رمان روایت شده. دو خانواده که تا بُن دندان از هم متنفرند اما ناگزیر از همنشینی و ارتباط با یکدیگرند و مجبورند آداب و رسوم و سنتهای قدیمی را رعایت کنند.((علم بر این سنن خانوادگی مثل حساب جمع و تفریق نیست که بشود توی مدرسه یاد گرفت. این طور معلومات از همان لحظه که نطفه توی رحم بسته میشودبه آدمیزاد تعلق میگیرد.))
گفتگو ها سرشارند از ضربالمثلها و اصطلاحات. زیباترینشان فخر بر فلک و ناز بر ستاره کردن و برخی دیگر که به حکم مثل بودن اندکی پرده ادب را کنار میزند.
و این هم چند جمله "آدمهای غایب".
((زندگی همینه دیگه آقا، پست و بلند داره، خوب و بد داره، حق و ناحق داره. باید یه جوری به سر آوردش. دوست و رفیقی، بطری عرقی، منقل و وافوری، ناله کمونچهای،سیخ کبابی دیگه چی میخوای از زندگی آقا؟))
((وقتی خوب تو کنه دنیا بری میبینی دنیا شیکمی نیست.))