فیلمی که داستان آن در قرن نوزرهم میلادی اتفاق میافتد.
استرومسکری جزیرهای بسیار کوچک در فنلاند است و ماجا دختری روستایی که ازدواج او با یک پسر ماهیگیر محلی، آغاز ماجراست. چالشهای سخت زندگی ماجا برای بقا و ادامه دادن، کل فیلم را تشکیل میدهد. چیزی که این داستان را خاص میکند شخصیت ماجاست. او اندکی متفاوت است و ما این تفاوت را از همان ابتدا در خانه پدریاش و در مقایسه با خواهری که تقریبا همسن و سال اوست تشخیص میدهیم. ماجا دختریست که روح و درون عجیبی دارد. عجیب که نه، خاص. خاصیِ سرچشمه گرفته از پاکی و زلال بودن. او عاشق طبیعت است. خواسته ها و آرزوهای قلبیش را محکم میخواهد و بیان میکند و به همان نسبت هم درک و دریافتی قوی از طبیعت دارد. نشانه ها را میفهمد. خواب ها و رویاهایش با او حرف میزنند و خیلی حسها و تجربههای دیگر که مخصوص اوست. با این همه زندگیش راحت نیست اما او دوام میاورد در جنگ در گرسنگی و در سرما و کنار میاید با ازدست دادن با فقدان.
روح ماجا قویترین چیزیست که او دارد.